Thursday Mar 28, 2024
سخن زن/۱۵: زندهگی در سایه وحشت؛ لبخند پررذالت طالبان در حین بازجویی آرامشم را گرفت
زندهگی در سایه وحشت؛ لبخند پررذالت طالبان در حین بازجویی آرامشم را گرفت
بعد از ظهر بود. نمیدانم چرا همیشه بعد از ظهرها اینقدر برایم دلگیر است. نمیتوانم در خانه بمانم؛ چون حس خفقان دارم. از سویی، نمیتوانم بدون ترس و دلهره خانه را ترک کنم، چون از طالبان میترسم. آنها بارها مرا به خاطر بیرون رفتن با شوهرم تهدید و تحقیر کردهاند. آن روز اما دلم بهشدت گرفته بود، ولی تنها بیرون رفتن برایم بیشتر ترسناک بود. برای همین از شوهرم خواستم با من و پسرم بیرون برویم. همانطوری که سهنفره جاده را پرسه میزدیم و از زندهگی پر از دغدغه و آینده فرزندم با هم صحبت میکردیم، ناگهان موتری با سرعت زیاد به سمت ما آمد. کنار ما که رسید، توقف کرد. با دیدن سرنشینان آن موتر که هر کدام با سر و وضع ژولیده و موهای دراز چهارچشمه به سمت ما نگاه میکرد، فهمیدم که جنگجویان طالبان هستند.
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.